جملات شرطی Conditionals
31 مرداد 1401 1401-05-31 20:06جملات شرطی Conditionals
جملات شرطی Conditionals
جملهی شرطی جمله ای است که وقوع عملی را بیان میکند به شرط آن که عمل دیگری انجام شود. به عبارت دیگر وقوع یک عمل مشروط به وقوع عمل دیگری است. جمله ی شرطی نوعی جمله ی مرکب ( complex sentence) است که از دو بخش پایه (main claus) و پیرو (if clause) تشکیل شده است. بخش پایه راجع به عمل اصلی صحبت می کند و بخش پیرو ( یا شرط) شرط انجام عمل را بیان می کند.
اگر هر روز ورزش کنی، احساس بهتری خواهی داشت. | If you exercise every day, you will feel much better. |
در اغلب جملات شرطی، بخش شرط( if clause) در اول جمله قرار می گیرد ولی می توان جای دو بخش را عوض کرد. این موضوع بستگی به تاکید گوینده دارد.
You’ll feel better if you exercise every day. |
انواع جملات شرطی
شرطی نوع صفر Zero Conditional
اگر هر دو بخش پایه و پیرو جملهی شرطی راجع به یک واقعیت علمی و یا دائمی باشند در هر دو بخش از زمان حال ساده استفاده می شود. این نوع جملهی شرطی Zero Conditional نامیده می شود.
اگر آب را حرارت بدهیم، می جوشد. | If you heat water, it boils. |
اگر این دکمه را فشار بدهید کامپیوتر روشن می شود. | If you press this button, the computer comes on. |
اگر لی لی پولی داشته باشد فورا آن را خرج می کند. | If Lily has any money, she spends it immediately. |
شرطی نوع اول First Conditional
این نوع جمله ی شرطی را آینده ی احتمالی (future_ probable) می نامند. شرطی نوع اول معمولا راجع به زمان آینده است و بیانگر عملی است که در آینده احتمالا انجام خواهد شد. جدول زیر اشکال مختلف شرطی نوع اول را نشان می دهد.
Main Clause | If Clause | |
فعل | will | حال ساده حال استمراری حال کامل |
can | ||
Might | ||
Should |
همان طور که جدول نشان می دهد در بخش شرط از زمان حال ساده ، حال استمراری و حال کامل استفاده می شود و در بخش اصلی از افعال کمکی will (حتما)، can ( به معنای توانستن) ، may ( شاید) ، might (احتمالا) و should (باید) استفاده می شود.
مثال:
اگر امروز مری را ببینم پیغام تو را به او خواهم داد. | If I see Mary today, I’ll give her your message. |
اگر تکالیفت را زود تمام کنی، می توانیم برای شام بیرون برویم. | If you finish your homework soon, we can go out for dinner. |
اگر باران ببارد، امکان دارد مسابقه ی فوتبال را کنسل کنند. | If it rains, they may/might cancel the football match. |
اگر قرار است دیوید به مصاحبه ی کاری برود، باید کت و شلوار بپوشد. | If David is going to a job interview, he should wear a suit. |
شرطی نوع دوم Second Conditional
این نوع جمله ی شرطی، حال غیر واقعی (present_unreal) نامیده می شود. شرطی نوع دوم مربوط به زمان حال و زمان آینده می باشد و بیانگر عمل یا حالتی غیر واقعی و تخیلی است که امکان انجام آن وجود ندارد. مثلا وقتی کسی می گوید. ” اگر به قدر کافی پول داشتم، کار نمی کردم.” معنای گفته ی او این است که به قدر کافی پول ندارد و بنابراین ناچار است که کار کند. پس جمله ی بالا یک جمله ی تخیلی و غیرواقعی است. به همین دلیل است که فعل های جمله به شکل گذشته بیان می شود اگرچه معنای جمله به زمان حال و یا آینده مربوط است.
بنابراین هرگاه بخواهیم جمله ای تخیلی و غیرواقعی درباره ی حال یا آینده بیان کنیم از شرطی نوع دوم استفاده می کنیم.
اگر به قدر کافی پول داشتم، کار نمی کردم.( یعنی به قدر کافی پول ندارم و مجبورم کار کنم.) | If I had enough money, I wouldn’t work anymore. |
اگر خسته نبودم به تو کمک می کردم.(یعنی خسته ام و نمی توانم به تو کمک کنم.) | If I wasn’t tired, I’d (I would) help you. |
شرطی نوع سوم Third Conditional
شرطی نوع سوم گذشته ی غیر واقعی (Past_unreal) نامیده می شود. این جمله ی شرطی نیز مانند شرطی نوع دوم بیانگر یک عمل یا حالت غیر واقعی است که امکان وقوع آن وجود ندارد با این تفاوت که شرطی نوع دوم مربوط به زمان حال است ولی نوع سوم فقط به زمان گذشته مربوط می شود. به عبارت دیگر هر گاه بخواهیم راجع به عمل یا حالتی غیر واقعی و تخیلی در گذشته صحبت کنیم از شرطی نوع سوم استفاده می کنیم.
مثال:
اگر بیشتر درس خوانده بودم، قبول شده بودم. * معنای این جمله این است که ” بیشتر درس نخواندم و لذا قبول نشدم.” |
If I had studied more, I would have passed the exam. |
اگر با احتیاط رانندگی کرده بودی، تصادف نمی کردی. *یعنی با احتیاط رانندگی نکردی و لذا تصادف کردی. |
If you had driven carefully, you wouldn’t have had an accident. |
جدول زیر اشکال فعل شرطی نوع سوم را نشان می دهد.
مثال:
اگر راجع به مشکلت به من گفته بودی، به تو کمک می کردم. | If you had told me about your problem, I would have helped you. |
اگر اتوبوسم را از دست نداده بودم، برای مصاحبه ام دیر نمی کردم. | If I hadn’t missed my bus, I wouldn’t have been late for my interview. |
اگر بهتر بازی کرده بودیم، می توانستیم مسابقه را ببریم. | If we had played better, we could have won the match. |
اگر برای تعطیلاتمان به اسپانیا رفته بودیم، احتمالا به ما بیشتر خوش می گذشت. | If we had gone to Spain for our vacation, we might have had a better time. |